فرزانگی، خرد، حکمت، عقل، دانایی، دانش، معرفت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Bitter defeats increased his wisdom.
ناکامیهای تلخ عقل او را بیشتر کرد.
Wisdom and learning do not always go hand in hand.
عقل و دانش همیشه لازم و ملزوم یکدیگر نیستند.
Ensuing events proved the wisdom of his action.
رویدادهای بعدی خردمندانه بودن عمل او را اثبات کرد.
the wisdom of the past ages
دانش دورانهای گذشته
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wisdom» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wisdom