آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Foresight

ˈfɔːrsaɪt ˈfɔːsaɪt

معنی foresight | جمله با foresight

noun uncountable

پیش‌بینی، دور‌اندیشی، آینده‌نگری، بصیرت، بینش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

He had enough foresight to save for his old age.

او به‌اندازه‌ی کافی دوراندیشی داشت که برای ایام پیری خود پول ذخیره کند.

The team's foresight allowed them to anticipate market trends.

آینده‌نگری تیم به آن‌ها اجازه داد تا روند بازار را پیش‌بینی کنند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The committee praised her for her foresight in addressing long-term environmental risks.

کمیته به‌خاطر دوراندیشی و توجه به خطرات زیست‌محیطی در بلندمدت از او تقدیر کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد foresight

ارجاع به لغت foresight

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «foresight» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/foresight

لغات نزدیک foresight

پیشنهاد بهبود معانی