فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Precognition

    ˌpriːkɑːɡˈnɪʃn ˌpriːkɒɡˈnɪʃn ˌpriːkɒɡˈnɪʃn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    • noun uncountable
      روان‌شناسی سلامت روان پیش‌آگاهی، اطلاع قبلی، الهام قبل از وقوع امری، روشن‌بینی، بصیرت، نهان‌بینی
      • - Some people believe that precognition is a form of supernatural ability.
      • - برخی افراد معتقدند که پیش‌آگاهی یک توانایی ماوراء طبیعی است.
      • - The study of precognition has been a topic of interest for many researchers.
      • - مطالعه‌ی پیش‌آگاهی موضوع مورد علاقه‌ی محققین شده است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد precognition

    1. noun clairvoyance
      Synonyms: acumen, discernment, ESP, extra sensory perception, feeling, foreknowledge, foresight, fortune-telling, insight, intuition, omen, penetration, perception, prediction, premonition, prophecy, psyche, second sight, sixth sense, telepathy

    ارجاع به لغت precognition

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «precognition» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/precognition

    لغات نزدیک precognition

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری