حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
Precognition
ˌpriːkɑːɡˈnɪʃn
ˌpriːkɒɡˈnɪʃn
ˌpriːkɒɡˈnɪʃn
معنی precognition | جمله با precognition
noun
uncountable
روانشناسی سلامت روان پیشآگاهی، اطلاع قبلی، الهام قبل از وقوع امری، روشنبینی، بصیرت، نهانبینی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی سلامت روان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Some people believe that precognition is a form of supernatural ability.
برخی افراد معتقدند که پیشآگاهی یک توانایی ماوراء طبیعی است.
The study of precognition has been a topic of interest for many researchers.
مطالعهی پیشآگاهی موضوع مورد علاقهی محققین شده است.
انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد precognition
-
noun clairvoyanceSynonyms:intuition foresight insight perception feeling omen prediction prophecy premonition discernment acumen second sight fortune-telling esp penetration telepathy sixth sense extra sensory perception psyche foreknowledge
ارجاع به لغت precognition
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «precognition» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/precognition
لغات نزدیک precognition
- - precocious
- - precocity
- - precognition
- - precognitive
- - preconceive
