فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Second Sight

ˈsekəndˈsaɪt ˈsekəndsaɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • غیب‌گویی، غیب‌بینی (clairvoyance هم می‌گویند)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد second sight

  1. noun extrasensory perception
    Synonyms: clairvoyance, ESP, feyness, inner sense, insight, lucidity, precognition, prescience, sixth sense, the force, third eye

ارجاع به لغت second sight

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «second sight» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/second sight

لغات نزدیک second sight

پیشنهاد بهبود معانی