جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Perception

pər- pəˈsepʃn

معنی و نمونه‌جمله‌ها

uncountable

درک، ادراک، بینش، اندریافت، دریافت، فهم، پی‌بردن، برداشت، استنباط، تلقی، تعبیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

depth perception

فهم ژرفا، درک عمق

color perception

درک رنگ، اندریافت رنگ

نمونه‌جمله‌های بیشتر

my perception of the problem is quite different.

برداشت من از این مشکل کاملا متفاوت است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد perception

noun understanding, idea

Synonyms:

idea knowledge awareness thought feeling sense notion concept conception opinion image impression attention approach attitude viewpoint plan judgment discernment insight observation recognition grasp acumen sagacity consciousness brainchild brain wave picture light flash study taste intellection apprehension apprehending conceit realizing perspicacity

لغات هم‌خانواده perception

noun
perception, perceptiveness

adjective
perceptible, perceptive

verb - transitive
perceive

adverb
perceptibly, perceptively

ارجاع به لغت perception

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «perception» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/perception

لغات نزدیک perception

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!