با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Perceptibly

pərˈseptəbli pəˈseptəbli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
به‌طور محسوس، به‌طور قابل‌درک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Income rose perceptibly.
- درآمد به‌طور محسوس افزایش یافت.
- His mood had changed perceptibly.
- دل‌ودماغش به‌طور محسوس تغییر کرده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد perceptibly

  1. adverb In a noticeable manner
    Synonyms: noticeably, observably
    Antonyms: imperceptibly

لغات هم‌خانواده perceptibly

ارجاع به لغت perceptibly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «perceptibly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/perceptibly

لغات نزدیک perceptibly

پیشنهاد بهبود معانی