آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Perceptibly

pərˈseptəbli pəˈseptəbli

معنی perceptibly | جمله با perceptibly

adverb

به‌طور محسوس، به‌طور قابل‌درک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Income rose perceptibly.

درآمد به‌طور محسوس افزایش یافت.

His mood had changed perceptibly.

دل‌ودماغش به‌طور محسوس تغییر کرده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد perceptibly

  1. adverb in a noticeable manner
    Synonyms:
    noticeably observably
    Antonyms:

لغات هم‌خانواده perceptibly

ارجاع به لغت perceptibly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «perceptibly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/perceptibly

لغات نزدیک perceptibly

پیشنهاد بهبود معانی