آخرین به‌روزرسانی:

Imperceptibly

ˌɪmpərˈseptəbli ˌɪmpəˈseptəbli

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

به‌طور بسیار آهسته، به‌طور غیرعینی، به‌طور نامحسوس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

His right eye is almost imperceptibly larger than the left.

چشم راست او تقریباً به‌طور نامحسوس از چشم چپش بزرگتر است.

Slowly, steadily and almost imperceptibly, North America’s bird population is dwindling.

به‌طور آهسته، پیوسته و تقریباً نامحسوس، جمعیت پرندگان آمریکای شمالی در حال کاهش است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد imperceptibly

  1. adverb slowly
    Synonyms:
    gradually hardly scarcely just barely

ارجاع به لغت imperceptibly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «imperceptibly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/imperceptibly

لغات نزدیک imperceptibly

پیشنهاد بهبود معانی