آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۷ شهریور ۱۴۰۴

    Scarcely

    ˈskersli ˈskeəsli

    معنی scarcely | جمله با scarcely

    adverb C2

    بسیار کم، اندکی، به‌سختی، تازه، کمی، به محض اینکه، چند‌لحظه‌ای نگذشته بود که

    I had scarcely finished dinner when he arrived.

    تازه شام را تمام کرده بودم که او وارد شد.

    scarcely more than two miles from my house

    اندکی بیش از دو مایل از خانه‌ی من

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    I scarcely noticed what was going on.

    به سختی متوجه شدم که چه چیزی دارد روی می‌دهد.

    adverb

    حتی، هنوز هم نه، فقط، کمتر از

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    She is scarcely fifteen years old.

    او حتی پانزده سال هم ندارد.

    An English teacher who scarcely knows a word of English!

    معلم انگلیسی که حتی یک کلمه انگلیسی بلد نیست!

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    scarcely two hours

    کمتر از دو ساعت

    I had scarcely read the letter when they handed me another one.

    هنوز نامه را نخوانده بودم که یک نامه‌ی دیگر به دستم دادند.

    adverb

    به ندرت، ندرتا، دیر به دیر

    She scarcely comes here any more.

    او دیگر دیربه‌دیر اینجا می‌آید.

    My mother scarcely wore red dresses.

    مادرم به ندرت لباس قرمز می‌پوشید.

    adverb

    شاید نه، محتملا نه

    There could scarcely have been found a leader better suited for the work.

    احتمال بسیار کمی وجود داشت که بتوان مدیر بهتری را برای آن کار پیدا کرد.

    adverb

    حتما نه، محققا نه، اصلا نه

    We could scarcely interfere between the man and his wife.

    ما اصلاً نمی‌توانستیم در کار آن مرد با زنش مداخله کنیم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد scarcely

    1. adverb barely
      Synonyms:
      just hardly slightly scantily only just rarely seldom infrequently imperceptibly
      Antonyms:
      sufficiently adequately commonly

    سوال‌های رایج scarcely

    معنی scarcely به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «scarcely» در زبان فارسی به «به‌ندرت»، «به‌سختی» یا «به‌زحمت» ترجمه می‌شود.

    واژه‌ی «scarcely» در زبان انگلیسی برای بیان کمبود، محدودیت یا دشواری در وقوع یک عمل یا وضعیت به کار می‌رود. وقتی می‌گوییم «He could scarcely believe it» یعنی او به‌سختی می‌توانست آن را باور کند. این کلمه بار معنایی خاصی دارد که فراتر از صرفاً «کم بودن» است و نوعی تأکید بر محدودیت، غیرمنتظره بودن یا دشوار بودن موضوع را در بر می‌گیرد. به همین دلیل، «scarcely» در متون ادبی و گفتاری اغلب برای ایجاد لحنی پررنگ‌تر و تأکیدی‌تر استفاده می‌شود.

    از منظر دستوری، «scarcely» یک قید است و معمولاً پیش از فعل یا پس از فعل کمکی در جمله قرار می‌گیرد. این کاربرد باعث می‌شود که نقش آن در تغییر معنای جمله بسیار تعیین‌کننده باشد. به‌عنوان مثال، جمله‌ی «There was scarcely any food left» معنایی کاملاً متفاوت از «There was little food left» دارد، زیرا «scarcely» شدت کمیابی و محدودیت را بیش از «little» نشان می‌دهد. بنابراین، استفاده از این واژه در زبان انگلیسی نشان‌دهنده‌ی انتخابی دقیق برای تأکید بر شدت کمبود است.

    در ادبیات، «scarcely» اغلب ابزاری برای ایجاد تنش یا برجسته‌سازی وضعیت شخصیت‌ها به کار می‌رود. نویسندگان با استفاده از این واژه می‌توانند حس فشار، اضطرار یا ناباوری را به خواننده منتقل کنند. برای مثال، در توصیف لحظات بحرانی، ممکن است نوشته شود که شخصیت «could scarcely breathe» تا نشان دهد شرایط به اندازه‌ای سخت بوده که حتی نفس کشیدن نیز دشوار شده است. این کاربرد ادبی نشان می‌دهد که «scarcely» بیش از آن‌که صرفاً یک واژه‌ی کمی باشد، نقش بلاغی و تأثیرگذار در متن ایفا می‌کند.

    از جنبه‌ی معنایی و کاربردی، «scarcely» با واژه‌هایی چون «hardly» و «barely» شباهت دارد. بااین‌حال، تفاوت‌های ظریفی میان آن‌ها وجود دارد. «hardly» بیشتر به معنای «به‌ندرت» یا «به سختی» است، در حالی که «barely» حالتی نزدیک به «تقریباً نه» یا «فقط در حدی که لازم است» دارد. «scarcely» گاهی ترکیبی از هر دو معنا را در بر می‌گیرد و به همین دلیل در برخی بافت‌ها لحنی رسمی‌تر و تأکیدی‌تر از دو واژه‌ی دیگر دارد. شناخت این تفاوت‌ها برای یادگیرندگان زبان انگلیسی اهمیت زیادی دارد، زیرا انتخاب درست میان این قیدها می‌تواند لحن و بار معنایی جمله را تغییر دهد.

    «scarcely» واژه‌ای است که هم در زبان روزمره و هم در متون رسمی و ادبی حضوری پررنگ دارد. این واژه به ما امکان می‌دهد تا نه‌تنها محدودیت یا کمیابی را بیان کنیم، بلکه شدت دشواری، ناباوری یا غیرمنتظره بودن شرایط را نیز منتقل نماییم. به همین دلیل، «scarcely» را می‌توان واژه‌ای ظریف و پرکاربرد دانست که فهم درست آن می‌تواند به تقویت مهارت‌های زبانی و بلاغی کمک شایانی کند.

    ارجاع به لغت scarcely

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «scarcely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scarcely

    لغات نزدیک scarcely

    • - scaramouche
    • - scarce
    • - scarcely
    • - scarcement
    • - scarcity
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.