جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Slightly

ˈslaɪtli ˈslaɪtli

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کمی، اندکی

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

We need to reduce the speed slightly.

باید سرعت را اندکی کم کنیم.

His family then moved to a slightly larger house.

خانواده‌اش به خانه‌ای که کمی بزرگتر بود، نقل مکان کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد slightly

adverb a little

Synonyms:

somewhat pretty kind of to some extent more or less lightly marginally hardly to some degree insignificantly inconsiderably imperceptibly scarcely any hardly noticeable hardly at all inappreciably on a small scale

Antonyms:

a lot considerably greatly

لغات هم‌خانواده slightly

noun
slight

adjective
slight, slightest

verb - transitive
slight

adverb
slightly

ارجاع به لغت slightly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «slightly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/slightly

لغات نزدیک slightly

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!