صفت تفضیلی:
more lightlyصفت عالی:
most lightlyبهسبکی، آهسته، یواش، کم، بهچابکی، تند، باخونسردی، از روی بیعلاقگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He touched my shoulder lightly.
با ملایمت دست به شانهام زد.
to spend lightly
به مقدار کم خرج کردن
The soldiers were lightly armed.
سربازان به جنگافزارهای سبکی مسلح بودند.
to let a criminal go lightly
تبهکاری را با تنبیه کم آزاد کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lightly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lightly