آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Lighted

    ˈlaɪtɪd ˈlaɪtɪd

    گذشته‌ی ساده:

    lit

    شکل سوم:

    lit

    سوم‌شخص مفرد:

    lights

    وجه وصفی حال:

    lighting

    معنی lighted | جمله با lighted

    adjective

    روشن، درخشان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    The lighted candles glowed in the darkness.

    شمع‌های روشن در تاریکی می‌درخشیدند.

    a lighted fuse

    فتیله‌ی روشن

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    the lighted lanterns

    فانوس‌های درخشان

    the lighted city

    شهر درخشان

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد lighted

    1. adjective illuminated
      Synonyms:
      glowing brilliant alight
    1. verb to come to rest, settle
      Synonyms:
      stopped rested settled landed dropped alighted disembarked perched unhorsed
      Antonyms:
      mounted drenched quenched extinguished
    1. adjective burning
      Synonyms:
      lit illuminated well-lighted blazing flaming aflame
      Antonyms:
      unlighted
    1. verb to make lively or animated
      Synonyms:
      animated brightened enlivened
    1. verb cause to start burning; subject to fire or great heat
      Synonyms:
      fired ignited sparked inflamed kindled torched enkindled
    1. verb make lighter or brighter
      Synonyms:
      brightened illuminated lightened shone glowed sparked fired flashed flared ignited kindled illumined animated irradiated beamed torched scintillated dawned glimmered gentled dismounted unhorsed flamed perched
      Antonyms:
      darkened shaded dulled obscured
    1. verb to become ignited
      Synonyms:
      flamed
    1. verb fall to somebody by assignment or lot
      Synonyms:
      fell fallen

    لغات هم‌خانواده lighted

    • noun
      light, lighter, lighting, lightness
    • adjective
      light, lighted, unlit
    • verb - transitive
      light, lighten
    • adverb
      lightly, light

    سوال‌های رایج lighted

    گذشته‌ی ساده lighted چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده lighted در زبان انگلیسی lit است.

    شکل سوم lighted چی میشه؟

    شکل سوم lighted در زبان انگلیسی lit است.

    وجه وصفی حال lighted چی میشه؟

    وجه وصفی حال lighted در زبان انگلیسی lighting است.

    سوم‌شخص مفرد lighted چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد lighted در زبان انگلیسی lights است.

    ارجاع به لغت lighted

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «lighted» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lighted

    لغات نزدیک lighted

    • - light-struck
    • - light-year
    • - lighted
    • - lighten
    • - lighten up
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    forever forgive and forget formality former fortitude fortuitous fortunately fountain of youth four hundred frederick fresh air Friday fungible furthermore futuristic معذب اسطوخدوس قلک غفلت کردن غافل شدن لب مطلب مشکل تانک الم‌شنگه عسکری آروغ آقا اسطرلاب جناغ سینه طاقدیس
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.