آخرین به‌روزرسانی:
Darkened
سوم‌شخص مفرد:
darkensوجه وصفی حال:
darkeningمعنی و نمونه‌جمله‌ها
adjective
تاریک، تاریک‌شده، تیره‌وتار، خاموش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the darkened corridor
دالان تیره‌وتار
a darkened room
اتاقی تاریک‌شده
مترادف و متضاد darkened
-
verb become dark or darkerSynonyms:dimmed clouded shadowed obscured dulled eclipsed shaded tinted discolored deepened blackened overshadowed tarnished sullied confused perplexed obfuscated bedimmed gloomed adumbrated becloudedAntonyms:lightened brightened illuminated illumined whitened
-
verb to grow darkerSynonyms:dimmed deepened
لغات هم‌خانواده darkened
-
verb - transitivedarken
-
adverbdarkly
ارجاع به لغت darkened
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «darkened» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/darkened
لغات نزدیک darkened
- - dark-field illumination
- - darken
- - darkened
- - darkener
- - darkening