شکل جمع:
darksصفت تفضیلی:
darkerصفت عالی:
darkestتاریک، تیره
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
a dark night
شب تاریک
In winter, it gets dark at five p.m.
زمستانها ساعت پنج بعد از ظهر هوا تاریک میشود.
dark glasses
عینک تیره
dark gray
خاکستری تیره
a tall dark Italian
ایتالیایی بلند بالا و سبزه فام
She has long dark hair.
او گیسوان بلند و تیرهای دارد.
the darkest parts of Africa
ناشناختهترین نواحی افریقا
the darkest day of my life
تیرهترین روز زندگانی من
They responded to our criticism with dark looks.
آنان با نگاههای خشمآلود خود نسبت به انتقاد ما واکنش نشان دادند.
the dark powers that caused the war
نیروهای اهریمنی که موجب جنگ شدند
تاریکی، شب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I am not afraid of the dark.
از تاریکی نمیترسم.
in the dark of the night
در تاریکی شب، در دل شب
We'd better wait till dark.
بهتر است تا شب صبر کنیم.
We got there a little after dark.
کمی پس از تاریک شدن هوا به آنجا رسیدیم.
I am completely in the dark about their true intention.
از منظور واقعی آنها اصلاً سردر نمیآورم.
تاریک شدن
تیره کردن، تاریک کردن
سرشب، پس از فرا رسیدن شب
پیش از غروب، پیش از فرا رسیدن شب
be in the dark (about something)
ناآگاه بودن (به چیزی)
به طور محرمانه
مکتوم کردن، محرمانه نگاهداشتن، بروز ندادن
اللهبختی کاری را کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dark» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dark