فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Fullback

ˈfʊlbæk ˈfʊlbæk

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

ورزش مدافع کناری، فول‌بک (فوتبال)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The fullback's speed and agility allowed him to make a successful tackle and regain possession of the ball for his team.

سرعت و چابکی مدافع کناری به او امکان داد تا تکل موفقی را انجام دهد و مالکیت توپ را برای تیمش پس بگیرد.

After sustaining an injury, the fullback had to be substituted.

پس از آسیب‌دیدگی، فول‌بک باید تعویض می‌شد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت fullback

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fullback» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fullback

لغات نزدیک fullback

پیشنهاد بهبود معانی