ورزش کمک داور ویدئویی
مخفف کلمهی Video Assistant Referee است.
Many fans believe that VAR has made football fairer.
بسیاری از هواداران معتقدند که کمک داور ویدئویی فوتبال را عادلانهتر کرده است.
VAR is used to review critical moments in the match.
کمک داور ویدئویی برای بررسی لحظات حساس بازی استفاده میشود.
متغیر
مخفف کلمهی variable است.
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Using "var" makes the code shorter and easier to read.
استفاده از متغیر، کد را کوتاهتر و خواناتر میکند.
The var x represents the user's age.
متغیر x نشاندهندهی سن کاربر است.
تغییر، نوسان، گوناگونی، تفاوت
مخفف کلمهی variation است.
The experiment accounts for natural var in behavior.
این آزمایش، تفاوتهای طبیعی در رفتار را در نظر میگیرد.
We measured the var in response times.
ما نوسانات در زمانهای پاسخ را اندازهگیری کردیم.
گوناگون، مختلف، متنوع
مخفف کلمهی various است.
Var topics will be discussed at the conference.
موضوعات گوناگونی در این کنفرانس مورد بحث قرار خواهد گرفت.
He has worked in var fields, such as marketing, design, and tech.
او در حوزههای مختلفی کار کرده است، مانند بازاریابی، طراحی و فناوری.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «var» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/var