آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۵ تیر ۱۴۰۴

    Var

    ˌviːeɪˈɑːr ˌviːeɪˈɑː

    معنی var | جمله با var

    abbreviation noun countable

    فوتبال ورزش کمک داور ویدئویی

    مخفف کلمه‌ی Video Assistant Referee است.

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی فوتبال

    مشاهده

    Many fans believe that VAR has made football fairer.

    بسیاری از هواداران معتقدند که کمک داور ویدئویی فوتبال را عادلانه‌تر کرده است.

    VAR is used to review critical moments in the match.

    کمک داور ویدئویی برای بررسی لحظات حساس بازی استفاده می‌شود.

    abbreviation noun countable

    متغیر

    مخفف کلمه‌ی variable است.

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    Using "var" makes the code shorter and easier to read.

    استفاده از متغیر، کد را کوتاه‌تر و خواناتر می‌کند.

    The var x represents the user's age.

    متغیر x نشان‌دهنده‌ی سن کاربر است.

    abbreviation noun countable

    تغییر، نوسان، گوناگونی، تفاوت

    مخفف کلمه‌ی variation است.

    The experiment accounts for natural var in behavior.

    این آزمایش، تفاوت‌های طبیعی در رفتار را در نظر می‌گیرد.

    We measured the var in response times.

    ما نوسانات در زمان‌های پاسخ را اندازه‌گیری کردیم.

    abbreviation adjective

    گوناگون، مختلف، متنوع

    مخفف کلمه‌ی various است.

    Var topics will be discussed at the conference.

    موضوعات گوناگونی در این کنفرانس مورد بحث قرار خواهد گرفت.

    He has worked in var fields, such as marketing, design, and tech.

    او در حوزه‌های مختلفی کار کرده است، مانند بازاریابی، طراحی و فناوری.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد var

    1. noun A unit of electrical power in an AC circuit equal to the power dissipated when 1 volt produces a current of 1 ampere
      Synonyms:
      volt-ampere
    1. noun (biology) a group of organisms within a species that differ in trivial ways from similar groups
      Synonyms:
      form variant strain

    ارجاع به لغت var

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «var» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/var

    لغات نزدیک var

    • - vapour
    • - vaquero
    • - var
    • - vara
    • - varactor
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.