نیایش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دعا، عبادت، پرستش

فونتیک فارسی

niyaayesh
اسم
worship, praying, adoration, offering a prayer, orison, matins, worshipping, entreaty, praising the Lord, invocation, impetration, divine service

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- دعا کردن، در پیشگاه خداوند نیایش کردن

- to offer prayers

- قهرمان را به‌عنوان مرکز ثقل زمین مورد نیایش قرار می‌دادند.

- The hero was worshipped as the navel of the world.

- سرود نیایش

- a hymn of praise

- بیا با هم نیایش کنیم.

- Let us worship together.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نیایش

ارجاع به لغت نیایش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نیایش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نیایش

لغات نزدیک نیایش

پیشنهاد بهبود معانی