آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: یکشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۴

    پرستش به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / parastesh /

    worship, homage, adoration, service, idolization, invocation, mass, praising, worshipping

    worship

    homage

    adoration

    service

    idolization

    invocation

    mass

    praising

    worshipping

    نیایش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    مصریان باستان اسکندر را خدا انگاشتند و او را پرستش کردند.

    Ancient Egyptians deified Alexander and began to worship him.

    به آنان یاد داده بودند که افتخارات گذشته‌ی کشورشان را تا سرحد پرستش تقدیس کنند.

    They were taught to revere their country's past glories to the point of worship.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد پرستش

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    ستایش طاعت عبادت عبودیت نیایش

    سوال‌های رایج پرستش

    پرستش به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «پرستش» در زبان انگلیسی به worship ترجمه می‌شود.

    «پرستش» به معنای ابراز احترام، ستایش و تقدیس عمیق نسبت به یک موجود مقدس، نیروی ماورایی، یا هر چیزی که دارای ارزش والایی است، می‌باشد. این عمل یکی از کهن‌ترین و اساسی‌ترین ابعاد زندگی انسانی است که در تمام فرهنگ‌ها و تمدن‌ها حضور داشته و به شکل‌های مختلفی بروز یافته است. پرستش معمولاً با هدف برقراری ارتباط معنوی، جلب رضایت، یا نشان دادن ارادت و وفاداری انجام می‌شود.

    در زمینه‌های دینی، پرستش معمولاً به اعمالی اطلاق می‌شود که فرد یا جمعی برای تقدیر از خداوند انجام می‌دهند. این اعمال می‌توانند شامل دعا، نیایش، خواندن متون مقدس، شرکت در مراسم مذهبی، قربانی کردن و دیگر آداب و رسوم باشند. پرستش در این حالت نه تنها به عنوان یک وظیفه بلکه به عنوان راهی برای تقویت ایمان و ارتباط روحانی شناخته می‌شود.

    فراتر از معنای مذهبی، «پرستش» می‌تواند به نوعی تحسین و ستایش عمیق نسبت به اشخاص، ایده‌ها یا اشیاء نیز اشاره کند. برای مثال، افراد ممکن است به عنوان نمادی از عشق و احترام عمیق نسبت به یک شخصیت برجسته یا یک ارزش والای انسانی، احساس «پرستش» داشته باشند. در این کاربرد، پرستش به معنای تقدیر و احترام فراوان است که باعث ایجاد حس ارادت و ارتباط عاطفی می‌شود.

    در ادبیات و هنر، مفهوم پرستش اغلب به عنوان منبع الهام و نمادی از شور و عشق عمیق به کار رفته است. این موضوع در شعرها، نقاشی‌ها و موسیقی‌ها بازتاب یافته و نشان‌دهنده‌ی ارتباط عمیق انسان با چیزهای فراتر از زندگی مادی و روزمره است. این جنبه از پرستش به نوعی بیانگر نیاز انسان به معنا و اتصال با چیزی فراتر از خود است.

    پرستش به عنوان یک رفتار انسانی، نقش مهمی در شکل‌دهی به باورها، ارزش‌ها و هویت فرهنگی ایفا می‌کند. این عمل می‌تواند باعث ایجاد وحدت اجتماعی، تقویت روحیه و امید، و همچنین تأمین احساس آرامش و رضایت درونی شود. پرستش نه تنها یک فعل بلکه یک تجربه‌ی عمیق معنوی است که در زندگی بسیاری از انسان‌ها جایگاهی ویژه دارد.

    ارجاع به لغت پرستش

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «پرستش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرستش

    لغات نزدیک پرستش

    • - پرستاری کردن از
    • - پرستاری کردن از کودک
    • - پرستش
    • - پرستش آمیز
    • - پرستش کردن
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.