سومشخص مفرد:
settlesوجه وصفی حال:
settlingجمعیت آرام، آباد، مقیم، مستقر، جایگیر، ثابت، آرام، صاف، معین، مقرر، رسوبکرده، تهنشینشده، پایدار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «settled» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/settled