۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Cleared

American: ˈklɪrd British: klɪəd

سوم‌شخص مفرد:

clears

وجه وصفی حال:

clearing

معنی

زدوده، ترخیص‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cleared

  1. adjective emptied
    Synonyms:
    empty unloaded cleared away cleaned
  1. adjective freed of charges
    Synonyms:
    free discharged pardoned vindicated exculpated set right
  1. adjective made negotiable
    Synonyms:
    approved accepted endorsed validated certified cashable passed

سوال‌های رایج cleared

وجه وصفی حال cleared چی میشه؟

وجه وصفی حال cleared در زبان انگلیسی clearing است.

سوم‌شخص مفرد cleared چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد cleared در زبان انگلیسی clears است.

ارجاع به لغت cleared

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cleared» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cleared

لغات نزدیک cleared

پیشنهاد بهبود معانی