امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Accepted

əkˈseptɪd əkˈseptɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    accepts
  • صفت تفضیلی:

    more accepted
  • صفت عالی:

    most accepted

معنی

adjective C1
پذیرفته، مقبول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد accepted

  1. adjective generally agreed upon
    Synonyms:
    accustomed acknowledged allowed approved arrived at authorized card-carrying chosen confirmed conventional credited current customary endorsed established fashionable in vogue kosher legit normal okayed orthodox passed popular preferred received recognized regular sanctioned standard straight time-honored touted universal unopposed usual welcomed
    Antonyms:
    irregular questionable unconventional unorthodox

لغات هم‌خانواده accepted

ارجاع به لغت accepted

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «accepted» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/accepted

لغات نزدیک accepted

پیشنهاد بهبود معانی