سومشخص مفرد:
prefersوجه وصفی حال:
preferringترجیحی، مقدم، ارجح، محبوب، دلخواه
a preferred method
روش ترجیحی
The earlier train would be my preferred option.
قطار قبلی را ترجیح میدهم.
ممتاز، ویژه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
preferred customers
مشتریان ویژه
company's preferred stockholders
سهمداران ممتاز شرکت
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «preferred» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/preferred