فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Preferred

prɪˈfɜːrd prɪˈfɜːd

سوم‌شخص مفرد:

prefers

وجه وصفی حال:

preferring

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

ترجیحی، مقدم، ارجح، محبوب، دلخواه

a preferred method

روش ترجیحی

The earlier train would be my preferred option.

قطار قبلی را ترجیح می‌دهم.

adjective

ممتاز، ویژه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

preferred customers

مشتریان ویژه

company's preferred stockholders

سهمداران ممتاز شرکت

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد preferred

  1. adjective favorite, chosen
    Synonyms:
    popular liked favored chosen approved elected picked selected adopted endorsed fancied named well-liked handpicked sanctioned singled out set apart culled decided upon taken settled upon
    Antonyms:
    rejected undesirable ill-favored

ارجاع به لغت preferred

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «preferred» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/preferred

لغات نزدیک preferred

پیشنهاد بهبود معانی