شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: ill-favoured
زشت، بیریخت، بدترکیب
Despite his ill-favored appearance, he had a charming personality that made him popular among his peers.
علیرغم ظاهر زشتش، شخصیت جذابی داشت که او را در میان همسنوسالانش محبوب کرد.
He was considered ill-favored by society, but his confidence and charm made him irresistible to those who got to know him.
جامعه او را بیریخت میپنداشت اما اعتمادبهنفس و جذابیتش او را برای کسانی که او را میشناختند، خواستنی میکرد.
زننده، ناخوشایند، ناشایست، نفرتانگیز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The ill-favored comments made by the politician caused a public outcry.
اظهارات زنندهی این سیاستمدار باعث اعتراض عمومی شد.
The ill-favoured remarks made by the teacher were not tolerated by the students.
دانشآموزان سخنان نفرتانگیز معلم را برنتافتند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ill-favored» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ill-favored