با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Unacceptable

ˌʌnəkˈseptəbl ˌʌnəkˈseptəbl ˌʌnəkˈseptəbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more unacceptable
  • صفت عالی:

    most unacceptable

معنی

adjective B2
غیرقابل‌قبول، نپذیرفتنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unacceptable

  1. adjective not suitable or satisfactory
    Synonyms: below par, damaged, disagreeable, displeasing, distasteful, exceptionable, half-baked, ill-favored, improper, inadmissible, insupportable, lousy, not up to snuff, objectionable, obnoxious, offensive, reject, repugnant, unappealing, undesirable, uninviting, unpleasant, unsatisfactory, unwanted, unwelcome, won’t do
    Antonyms: acceptable, desirable, ok, satisfactory, suitable

ارجاع به لغت unacceptable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unacceptable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unacceptable

لغات نزدیک unacceptable

پیشنهاد بهبود معانی