آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Inadmissible

ˌɪnədˈmɪsəbl ˌɪnədˈmɪsəbl

معنی inadmissible | جمله با inadmissible

adjective

ناروا، غیرجایز، ناپسندیده، تصدیق‌نکردنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Your excuse is inadmissible.

بهانه‌ی شما پذیرفتنی نیست.

inadmissible evidence

(حقوق) شواهد ناپذیرفتنی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد inadmissible

ارجاع به لغت inadmissible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inadmissible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inadmissible

لغات نزدیک inadmissible

پیشنهاد بهبود معانی