آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Immaterial

ˌɪməˈtɪriəl ˌɪməˈtɪəriəl

معنی immaterial | جمله با immaterial

adjective

غیرمادی، مجرد، معنوی، جزئی، بی‌اهمیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

ghosts and other immaterial beings

ارواح و دیگر موجودات غیر مادی

It is wholly immaterial whether he stays or not.

ماندن یا نماندن او اصلاً اهمیتی ندارد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد immaterial

  1. adjective not existing in physical form

لغات هم‌خانواده immaterial

ارجاع به لغت immaterial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «immaterial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/immaterial

لغات نزدیک immaterial

پیشنهاد بهبود معانی