آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ آذر ۱۴۰۲

    Foreign

    ˈfɔː- / / ˈfɑː- ˈfɒrɪn

    صفت تفضیلی:

    more foreign

    صفت عالی:

    most foreign

    معنی foreign | جمله با foreign

    adjective A2

    بیگانه، خارجی، بیرونی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    foreign lands

    سرزمین‌های بیگانه

    foreign languages

    زبان‌های خارجی

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    foreign affairs

    روابط برون‌مرزی

    foreign trade

    تجارت برون‌مرزی

    foreign students

    دانشجویان خارجی

    citizens of foreign countries

    اتباع کشورهای خارجی

    a foreign man

    مرد بیگانه

    a foreign body in the eye

    جسم خارجی در چشم

    a trait which was foreign to his nature

    ویژگی‌ای که با طبع او جور درنمی‌آمد

    This way of doing things was foreign to their thinking.

    این شیوه‌ی انجام کار در فکر آن‌ها بیگانه بود./این طرز انجام کار از نظر آن‌ها نامناسب بود.

    plants that are foreign to this region

    گیاهانی که در این ناحیه غیربومی هستند

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد foreign

    1. adjective from another country, experience
      Synonyms:
      alien exotic strange unfamiliar imported adopted external different remote far outside faraway overseas nonnative not native from abroad immigrant borrowed derived distant unaccustomed unknown offshore expatriate estranged not domestic extraneous extrinsic far-off inaccessible outlandish barbaric barbarian transoceanic antipodal alienated far-fetched unexplored nonresident extralocal
      Antonyms:
      native local national
    1. adjective irrelevant
      Synonyms:
      immaterial unrelated impertinent incompatible incongruous extraneous irrelative adventitious accidental extrinsic heterogeneous inconsistent inapposite unassimilable uncharacteristic inconsonant repugnant
      Antonyms:
      relevant known familiar characteristic regular

    Collocations

    foreign to someone (or something)

    ناآشنا یا بیگانه برای کسی (یا چیزی)، غیرمعمولی برای کسی (یا چیزی)

    سوال‌های رایج foreign

    صفت تفضیلی foreign چی میشه؟

    صفت تفضیلی foreign در زبان انگلیسی more foreign است.

    صفت عالی foreign چی میشه؟

    صفت عالی foreign در زبان انگلیسی most foreign است.

    ارجاع به لغت foreign

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «foreign» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/foreign

    لغات نزدیک foreign

    • - forehead
    • - forehoof
    • - foreign
    • - foreign bill (of exchange)
    • - foreign correspondent
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.