فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Overseas

ˌoʊvərˈsiːz ˌəʊvəˈsiːz

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb B2

سفر برون مرز، خارجه، خارج از کشور

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی سفر

مشاهده

British possessions overseas

متصرفات انگلیس در خارج از کشور

Tourists coming from overseas.

توریست‌هایی که از خارج می‌آیند.

adjective

سفر خارجی، برون‌مرزی، بیگانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

overseas trade

بازرگانی خارجی

overseas markets

بازارهای برون مرزی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overseas

  1. adjective across an ocean
    Synonyms:
    abroad foreign away across in foreign land transatlantic transpacific transoceanic
    Antonyms:
    at home

ارجاع به لغت overseas

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overseas» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overseas

لغات نزدیک overseas

پیشنهاد بهبود معانی