با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Contempt

kənˈtempt kənˈtempt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable C2
تحقیر، اهانت، خفت، خواری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- They looked at foreigners with contempt.
- آن‌ها به خارجیان با نظر تحقیر می‌نگریستند.
- His actions brought his nation into contempt.
- اعمال او موجب سرافکندگی ملت او شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد contempt

  1. noun disdain, disrespect
    Synonyms: antipathy, audacity, aversion, condescension, contumely, defiance, derision, despisal, despisement, despite, disesteem, disregard, distaste, hatred, indignity, malice, mockery, neglect, recalcitrance, repugnance, ridicule, scorn, slight, snobbery, stubbornness
    Antonyms: admiration, affection, approbation, approval, endorsement, love, regard, respect, sanction
  2. noun state of disgrace
    Synonyms: discredit, disesteem, disfavor, dishonor, disrepute, humiliation, ignominy, infamy, insignificancy, opprobrium, shame, stigma
    Antonyms: endorsement, regard, respect

ارجاع به لغت contempt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «contempt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/contempt

لغات نزدیک contempt

پیشنهاد بهبود معانی