آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Contempt

kənˈtempt kənˈtempt

معنی contempt | جمله با contempt

noun uncountable C2

تحقیر، اهانت، خفت، خواری، تمسخر، بی‌احترامی، نگاه از بالا

They looked at foreigners with contempt.

آن‌ها به خارجیان با نظر تحقیر می‌نگریستند.

His contempt for the rules made him unpopular among his colleagues.

بی‌احترامی‌اش به قوانین باعث شد در میان همکارانش محبوب نباشد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

His actions brought his nation into contempt.

اعمال او موجب سرافکندگی ملت او شد.

noun uncountable

حقوق بی‌احترامی، توهین، اهانت (به دادگاه)

همچنین می‌توان از contempt of court استفاده کرد.

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The lawyer faced contempt charges after walking out during the judge’s statement.

وکیل به‌دلیل ترک جلسه هنگام صحبت قاضی با اتهام اهانت به دادگاه روبه‌رو شد.

Yelling in the courtroom can be considered contempt of court.

داد زدن در دادگاه می‌تواند مصداق توهین به دادگاه باشد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد contempt

ارجاع به لغت contempt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «contempt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/contempt

لغات نزدیک contempt

پیشنهاد بهبود معانی