با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Repugnance

rɪˈpʌɡnəns rɪˈpʌɡnəns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
مغایرت، ناسازگاری، تناقض، مخالفت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- That violent and immoral movie filled us with repugnance.
- آن فیلم پرخشونت و غیراخلاقی ما را مملو از انزجار کرد.
- the repugnance between his religious views and his poetry
- ناهم‌خوانی عقاید مذهبی او با اشعارش
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد repugnance

  1. noun Extreme hostility and dislike
    Synonyms: revulsion, repulsion, horror, abhorrence, abomination, antipathy, aversion, detestation, hate, hatred, loathing, repellence, repellency, repugnancy
  2. noun The relation between propositions that cannot both be true at the same time
    Synonyms: aversion, antipathy, disgust, incompatibility, distaste, mutual exclusiveness, inconsistency

ارجاع به لغت repugnance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «repugnance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/repugnance

لغات نزدیک repugnance

پیشنهاد بهبود معانی