آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Repulsion

rɪˈpʌlʃn rɪˈpʌlʃn

معنی repulsion | جمله با repulsion

noun uncountable

انزجار، تنفر، بیزاری، نفرت

Her repulsion toward injustice was obvious in her speech.

نفرت او از بی‌عدالتی در سخنانش آشکار بود.

They expressed their repulsion at the violence.

آن‌ها انزجار خود را از خشونت ابراز کردند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

They forced her to marry a man toward whom she felt a strong physical repulsion.

وادارش کردند زن مردی بشود که نسبت به او جسماً احساس بیزاری می‌کرد.

noun uncountable

فیزیک دافعه، رانش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Electrostatic repulsion plays a key role in the structure of atoms.

دافعه‌ی الکترواستاتیکی نقش مهمی در ساختار اتم‌ها دارد.

The repulsion between the two like charges causes them to move apart.

دافعه‌ی بین دو بار هم‌نام باعث دور شدن آن‌ها از یکدیگر می‌شود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

magnetic attraction and repulsion

ربایش و رانش مغناطیسی

the repulsion of the Spanish army

پسرانی قشون اسپانیا

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد repulsion

ارجاع به لغت repulsion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «repulsion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/repulsion

لغات نزدیک repulsion

پیشنهاد بهبود معانی