آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Repulse

rɪˈpʌls rɪˈpʌls

معنی repulse | جمله با repulse

noun verb - transitive

دفع، رد، پس‌زنی، دفع کردن، راندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The enemy's repeated attacks were repulsed.

حملات پی‌درپی دشمن پس زده شد.

Her cold treatment repulsed all of her suitors.

برخورد سرد او همه‌ی خواستگارانش را سرخورده کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

They repulsed our offer of help.

پیشنهاد کمک ما را به شدت رد کردند.

She was repulsed by the sight of green flies on her food.

دیدن مگسهای سبز بر روی خوراک، دل او را به هم زد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد repulse

  1. noun snub; rejection
    Synonyms:

ارجاع به لغت repulse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «repulse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/repulse

لغات نزدیک repulse

پیشنهاد بهبود معانی