با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Nix

nɪks nɪks nɪks
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive informal
انگلیسی آمریکایی رد کردن، قبول نکردن، جواب رد دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- He nixed the project.
- او طرح را رد کرد.
- He nixed my request for a loan.
- درخواست وام من را قبول نکرد.
adverb informal
انگلیسی آمریکایی نه، نچ
- My father said "nix" to my request.
- پدرم در جواب درخواستم گفت: «نه»
- He said nix on my plan.
- به نقشه‌ام نچ گفت.
noun uncountable informal
انگلیسی آمریکایی هیچ، هیچی
- It cost me absolutely nix.
- اصلاً برایم هیچ خرج نداشت.
- He promised to help, but in the end, he did nix.
- او قول داد که کمک کند اما در نهایت هیچی نکرد.
noun
پری دریایی (افسانه‌ی ژرمنی)
- The nix emerged from the depths of the lake.
- پری دریایی از اعماق دریاچه بیرون آمد.
- The nix was believed to have the power to control the water.
- اعتقاد بر این بود که پری دریایی قدرت کنترل آب را دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nix

  1. noun No thing; not anything
    Synonyms: nothing, nil, null, aught, zero, zilch, forbidding, no, nada, refusal, cipher, cypher, sprite, goose-egg, naught, veto, zip, zippo
  2. adverb Not so
    Synonyms: nay, no, nope
  3. verb To prevent or forbid authoritatively
    Synonyms: veto, blackball, negative, forbid, turn down, prohibit, interdict, proscribe, disallow
    Antonyms: allow, permit
  4. verb To be unwilling to accept, consider, or receive
    Synonyms: decline, dismiss, refuse, reject, spurn, turn down

ارجاع به لغت nix

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nix» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nix

لغات نزدیک nix

پیشنهاد بهبود معانی