امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cypher

ˈsaɪfər ˈsaɪfə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    cyphered
  • شکل سوم:

    cyphered
  • سوم‌شخص مفرد:

    cyphers
  • وجه وصفی حال:

    cyphering
  • شکل جمع:

    cyphers

معنی

noun verb - transitive verb - intransitive
(انگلیس) رجوع شود به: cipher

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cypher

  1. noun A message written in a secret code
    Synonyms:
    cipher cryptograph secret code
  1. noun A person of no influence
    Synonyms:
    cipher nobody nonentity
  1. noun A quantity of no importance
    Synonyms:
    zero cipher nothing nil nix nada null 0 aught goose-egg naught nought zilch zip zippo
  1. verb Make a mathematical calculation or computation
    Synonyms:
    cipher calculate code encipher compute encrypt work out inscribe reckon figure write in code

ارجاع به لغت cypher

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cypher» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cypher

لغات نزدیک cypher

پیشنهاد بهبود معانی