گذشتهی ساده:
computedشکل سوم:
computedسومشخص مفرد:
computesوجه وصفی حال:
computingمحاسبه کردن
حساب کردن، تخمین زدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We can now compute the distance between the Moon and the Earth accurately.
اکنون میتوانیم فاصلهی ماه از زمین را دقیقاً محاسبه کنیم.
In the future, computing will be as important as literacy.
در آینده کار با کامپیوتر به اهمیت داشتن سواد خواهد بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «compute» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/compute