آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ شهریور ۱۴۰۴

    Tally

    ˈtæli ˈtæli

    معنی tally | جمله با tally

    noun verb - transitive verb - intransitive adverb

    شمردن، تطبیق کردن، شمارش، شمارشگر

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده
    noun verb - transitive verb - intransitive adverb

    چوب‌خط، حساب، جای چوب‌خط، برچسب، اتیکت، نظیر، قرین، علامت، نشان، تطبیق کردن، مطابق بودن، با چوب‌خط حساب کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    Keep a tally of the amounts you spend.

    حساب مبالغی را که خرج می‌کنی، نگه‌ دار.

    a daily tally of car accidents

    آمار روزانه‌ی حوادث اتومبیل

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    One twin child is the tally of the other.

    یک کودک دوقلو عین دیگری است.

    the tally between deeds and words

    یکی بودن کردار و گفتار

    He tallies the election returns as they are reported.

    تا نتیجه‌ی انتخابات گزارش می‌شود، آن را محاسبه و ثبت می‌کند.

    Tally your income for today.

    در آمد امروز خودت را حساب کن.

    to tally up the good and bad points about something

    نکات خوب و بد چیزی را بررسی کردن

    These two lists do not tally.

    این دو فهرست با هم نمی‌خوانند.

    The government's claims did not tally with its actions.

    ادعاهای دولت با اعمال آن جور در نمی‌آمد.

    Her account of what happened tallies with yours.

    شرحی که او از ماوقع می‌دهد با شرح شما تطبیق می‌کند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد tally

    1. noun count, record
      Synonyms:
      total score tab record summation reckoning running total poll account
    1. verb add up; count, record
      Synonyms:
      total sum count add up number compute record keep score register enumerate tell reckon write down mark down mark itemize inventory catalog numerate tale
      Antonyms:
      subtract

    سوال‌های رایج tally

    معنی tally به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی tally در زبان فارسی به «شمارش» یا «ثبت نتیجه» ترجمه می‌شود.

    «Tally» در زبان انگلیسی به عملی اشاره دارد که طی آن اقلام، امتیازها یا موارد مشخص به صورت منظم شمارش و ثبت می‌شوند. این واژه هم به عنوان اسم و هم به عنوان فعل کاربرد دارد و در محیط‌های مختلفی مانند تجارت، بازی‌ها، ورزش و حسابداری دیده می‌شود. برای مثال، جمله‌ی She kept a tally of all the books she had read this year به معنای «او شمارش تمام کتاب‌هایی که امسال خوانده بود را نگه می‌داشت» است. در اینجا، «tally» نشان‌دهنده‌ی ثبت دقیق و منظم اطلاعات است.

    کاربرد «tally» علاوه بر شمارش فیزیکی، می‌تواند در محاسبات، ثبت امتیازات و نتایج نیز استفاده شود. به عنوان مثال، در انتخابات یا بازی‌های گروهی، tally کردن آرا یا امتیازات به معنی ثبت و جمع‌بندی نتایج است. این فرآیند باعث می‌شود که اطلاعات به شکل دقیق و قابل اعتماد نگهداری شده و تصمیم‌گیری‌ها بر اساس داده‌های صحیح انجام شود.

    در کسب‌وکار و مدیریت، «tally» اهمیت ویژه‌ای دارد، زیرا کنترل موجودی، ثبت فروش و مقایسه نتایج با اهداف بدون ثبت و شمارش دقیق امکان‌پذیر نیست. سیستم‌های مدرن حسابداری و نرم‌افزارهای مدیریتی نیز مفهوم tally را به شکل دیجیتال به کار می‌برند تا داده‌ها به صورت منظم و قابل تحلیل نگهداری شوند. به این ترتیب، tally کردن به یک ابزار مهم برای برنامه‌ریزی، ارزیابی عملکرد و پیش‌بینی روندها تبدیل می‌شود.

    از نظر زبان‌شناسی، «tally» می‌تواند هم به صورت فعل (to tally) و هم به صورت اسم (a tally) به کار رود. به عنوان فعل، به معنای «شمارش کردن، ثبت کردن» و به عنوان اسم، به معنای «لیست شمارش شده یا مجموع ثبت‌شده» است. این انعطاف دستوری باعث می‌شود که «tally» در مکالمه، نوشتار روزمره و متون رسمی کاربرد گسترده داشته باشد و معنای دقیق و عملی خود را منتقل کند.

    «tally» عبارتی است که ثبت، شمارش و جمع‌بندی منظم اطلاعات یا موارد مشخص را نشان می‌دهد. این واژه در محیط‌های آموزشی، کاری، بازی و زندگی روزمره اهمیت دارد و آشنایی با آن به افراد کمک می‌کند تا فرآیندهای شمارش و ثبت داده‌ها را بهتر درک کرده و به شکل دقیق و مؤثر انجام دهند.

    ارجاع به لغت tally

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «tally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tally

    لغات نزدیک tally

    • - tallow
    • - tallowy
    • - tally
    • - tallyho
    • - tallyman
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    whisperer whether or not vet vocal tract venerableness v used ural exhaust unite in that case oval no matter any way you slice it upcoming غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.