شکل نوشتاری دیگر این لغت: jaw line
زاویه فک، خط فک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He traced his finger along his chiseled jawline, lost in thought.
انگشتش را در امتداد زاویه فک تراشیدهاش کشید و در فکر فرو رفت.
She admired the jawline of the model.
او خط فک مدل را تحسین کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «jawline» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jawline