با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

راکد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • بی‌حرکت
  • فونتیک فارسی

    raaked
  • صفت
    stagnant, dull, sluggish, motionless, static, standing, at a standstill, becalmed, inert, lackadaisical, stagnating, stationary, slack, fallow
    • - آب راکد

    • - standing water
    • - اقتصاد راکد

    • - a static economy
    • - ترافیک راکد باعث شد دیر به قرار ملاقاتم برسم.

    • - The sluggish traffic made me late for my appointment.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد راکد

ارجاع به لغت راکد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «راکد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/راکد

لغات نزدیک راکد

پیشنهاد بهبود معانی