گذشتهی ساده:
numeratedشکل سوم:
numeratedوجه وصفی حال:
numeratingدارای سواد عددی، دارای سواد حساب
She is numerate and excels in mathematics.
او دارای سواد عددی است و در ریاضیات عالی است.
His numerate skills helped him solve complex problems quickly.
مهارتهای دارای سواد عددیاش به او کمک کرد تا مسائل پیچیده را بهسرعت حل کند.
شمردن، حساب کردن، شمارش کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The teacher will numerate the students' scores for the exam.
معلم نمرات دانشآموزان را برای امتحان حساب میکرد.
Please numerate the items on the checklist before submitting it.
لطفاً موارد موجود در چکلیست را قبلاز ارسال آن بشمارید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «numerate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/numerate