فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Numerous

ˈnuːmərəs ˈnjuːmrəs

صفت تفضیلی:

more numerous

صفت عالی:

most numerous

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2

متعدد، زیاد، فراوان، بی‌شمار، پرشمار، بسیار، پرجمعیت

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

numerous times

بارها

numerous people

اشخاص متعدد

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Numerous mistakes

اشتباهات متعدد

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد numerous

  1. adjective many, abundant
    Synonyms:
    abundant great large several plentiful copious various thick profuse multitudinous multitudinal legion diverse voluminous populous umpteen infinite sundry rife zillion lousy with scads multifarious
    Antonyms:
    few little small lacking deficient

لغات هم‌خانواده numerous

ارجاع به لغت numerous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «numerous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/numerous

لغات نزدیک numerous

پیشنهاد بهبود معانی