کثیر، بیشمار، انبوه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The mosquitoes were multitudinous and fierce.
پشهها بیشمار و بیامان بودند.
Who can remember the multitudinous events of that day?
چه کسی میتواند رویدادهای فراوان آن روز را به یاد بیاورد؟
He was swallowed by the multitudinous city.
او توسط شهر پرجمعیت بلعیده شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «multitudinous» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/multitudinous