با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Uncounted

ˌənˈkaʊntəd ʌnkaʊntɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
بی‌شمار، نشمرده، شمرده‌نشده، غیر‌قابل شمارش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد uncounted

  1. adjective Inconceivably numerous
    Synonyms: numberless, innumerable, multitudinous, innumerous, myriad, countless, infinite, unnumberable, unnumbered, unnumerable
  2. adjective Not counted
    Synonyms: unrecorded, unconsidered, unnumbered

ارجاع به لغت uncounted

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «uncounted» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/uncounted

لغات نزدیک uncounted

پیشنهاد بهبود معانی