زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Copious

ˈkoʊpiəs ˈkəʊpiəs

معنی copious | جمله با copious

adjective

فراوان، مفصل، زیاد، خیلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

He wrote copious letters.

او نامه‌های زیادی نوشت.

He presented copious evidence.

او شواهد فراوانی ارائه داد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a copious painter

نقاش دارای آثار زیاد

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد copious

  1. adjective abundant
    Synonyms:
    plentiful ample full profuse generous bountiful abounding lush rich heavy overflowing lavish exuberant superabundant aplenty galore plenteous liberal extensive replete alive with thick with crawling with a mess of no end wordy verbose prolix
    Antonyms:
    scarce rare lacking poor needy wanting meager needing

ارجاع به لغت copious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «copious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/copious

لغات نزدیک copious

پیشنهاد بهبود معانی