فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Plenteous

ˈplentiəs ˈplentiəs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

وافر، سرشار، پربار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

He gathered gold and silver and plenteous goods.

زر و سیم و کالاهای فراوان گردآوری کرد.

a plenteous harvest

خرمن پر برکت

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد plenteous

  1. adjective characterized by abundance
    Synonyms:
    abundant ample plentiful rich substantial copious generous bountiful bounteous heavy voluminous plenitudinous
  1. adjective abundant; copious:
    Synonyms:
    plentiful

ارجاع به لغت plenteous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plenteous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/plenteous

لغات نزدیک plenteous

پیشنهاد بهبود معانی