وافر، سرشار، پربار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He gathered gold and silver and plenteous goods.
زر و سیم و کالاهای فراوان گردآوری کرد.
a plenteous harvest
خرمن پر برکت
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «plenteous» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/plenteous