امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bounteous

ˈbaʊntiəs ˈbaʊntiəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    بخشنده، سخی، باسخاوت، فراوان، پربرکت
    • - God is bounteous.
    • - خداوند بخشنده است.
    • - a bounteous harvest
    • - محصول فراوان
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bounteous

  1. adjective Characterized by abundance
    Synonyms: bountiful, big, abundant, ample, copious, generous, heavy, plenitudinous, bighearted, plenteous, plentiful, substantial, freehanded, voluminous, handsome, giving, liberal, openhanded

ارجاع به لغت bounteous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bounteous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bounteous

لغات نزدیک bounteous

پیشنهاد بهبود معانی