فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Giving

American: ˈɡɪvɪŋ British: ˈɡɪvɪŋ

گذشته‌ی ساده:

gave

شکل سوم:

given

صفت تفضیلی:

more giving

صفت عالی:

most giving

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

(مسئولیت اجتماعی) اعطای کمک به‌ویژه به خیریه، بخشش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Corporate giving has declined markedly since the beginning of the recession.

کمک شرکت‌ها در راستای ایفای مسئولیت اجتماعی از ابتدای رکود به میزان قابل توجهی کاهش یافته است.

Charitable giving can usually be offset against tax.

کمک‌های خیریه معمولاً می‌تواند در برابر مالیات یِربه‌یِر شود. (=جای آن را بگیرد)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد giving

  1. noun bestowing
    Synonyms:
    granting presenting handing out distributing supplying conferring awarding donating contributing transferring conveying furnishing allowing permitting imparting dispensing yielding offering doling out expending remitting bequeathing ceding endowing
    Antonyms:
    getting taking appropriating

ارجاع به لغت giving

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «giving» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/giving

لغات نزدیک giving

پیشنهاد بهبود معانی