امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Getting

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    got
  • شکل سوم:

    gotten
  • سوم‌شخص مفرد:

    gets

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
اخذ، کسب، دریافت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- He's much more interested in the getting than in the giving.
- او بیشتر به اخذ علاقه دارد تا اعطا.
- getting permission
- کسب اجازه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد getting

  1. noun the act of procuring
    Synonyms:
    taking obtaining gaining grasping catching earning winning seizing clutching pursuing securing capturing mastering confiscating appropriating assimilating snatching
    Antonyms:
    losing giving up abandoning
  1. noun the act of changing
    Synonyms:
    succumbing growing becoming altering accepting submitting to
    Antonyms:
    refusal rejecting throwing off

Idioms

ارجاع به لغت getting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «getting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/getting

لغات نزدیک getting

پیشنهاد بهبود معانی