فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Conferring

گذشته‌ی ساده:

conferred

شکل سوم:

conferred

سوم‌شخص مفرد:

confers

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

شورایی، مشورتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

the conferring meeting

نشست مشورتی

نظرات شورایی

the conferring opinions

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد conferring

  1. adjective holding a conference
    Synonyms:
    talking meeting discussing conversing consulting deliberating counseling

ارجاع به لغت conferring

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conferring» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conferring

لغات نزدیک conferring

پیشنهاد بهبود معانی