آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Big

bɪɡ bɪɡ

صفت تفضیلی:

bigger

صفت عالی:

biggest

معنی big | جمله با big

adjective A1

بزرگتر، ارشد، مسن تر، برجسته، بزرگوار، سخاوتمند، تحمیل کننده، مدعی، محبوب، معروف، با نفوذ، مهم، به شدت طرفدار یا دوست داشتنی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

the big three

سه تا مهمترین‌ها، سه تا بزرگترین‌ها

adjective

دارای شکم برآمده،، آبستن، پر، باد کرده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

big with child

آبستن، حامله

adverb

مقدار زیادی، در مقیاس بزرگ، با صدای بلند یا افراطی، به سختی

noun countable

آدم برجسته، (در بستکتبال)مهاجم پرقدرت

adjective

خوش طعم (برای شراب)

adjective

بزرگ، حجیم، وسیع، درشت، زیاد، گنده، فراخ، گسترده، بلند

have big ideas

بلندپرواز بودن، جاه‌طلب بودن

Big deal!

(محاوره، به شوخی) فوق‌العاده است!

نمونه‌جمله‌های بیشتر

be big on somebody

(به شوخی) نشانه‌ی لطف کسی بودن

a big cheese

(عامیانه) آدم دُم‌کُلفت، آدم کُلفت

be big on something

(محاوره) به چیزی علاقه‌مند بودن، دنبال چیزی بودن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد big

Idioms

talk big

حرف‌های گُنده زدن

(عامیانه) چاخان کردن، گزافه‌گویی کردن، غلو کردن، حرف‌های گنده‌گنده زدن

سوال‌های رایج big

صفت تفضیلی big چی میشه؟

صفت تفضیلی big در زبان انگلیسی bigger است.

صفت عالی big چی میشه؟

صفت عالی big در زبان انگلیسی biggest است.

ارجاع به لغت big

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «big» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/big

لغات نزدیک big

پیشنهاد بهبود معانی