گذشتهی ساده:
bifurcatedشکل سوم:
bifurcatedسومشخص مفرد:
bifurcatesوجه وصفی حال:
bifurcatingدوشاخه شدن، دوشاخه کردن، به دوشاخه منشعب کردن، دوشاخهای
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
There the road bifurcates.
در آنجا راه دوشاخه میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bifurcate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bifurcate