آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۱ آبان ۱۴۰۴

    Ponderous

    ˈpɑːndərəs ˈpɒndrəs

    معنی ponderous | جمله با ponderous

    adjective

    (بسیار) سنگین، پروزن، وزین، ثقیل، گران

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    a ponderous load

    بار گران

    He had a slow and ponderous manner.

    او رفتاری آرام و وزین داشت.

    adjective

    ستبر، سترگ، گنده، کت و گنده، یغر، حجیم، فربه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    a ponderous piano

    پیانوی سنگین و بزرگ

    the elephant shook its ponderous body violently.

    فیل جثه‌ی سترگ خود را به‌شدت تکان داد.

    adjective

    کند و سنگین، سنگین و ناجور

    a ponderous weapon.

    سلاح سنگین و سخت کاربرد.

    the fat woman's ponderous movements.

    حرکات کند و پرزحمت آن زن چاق.

    adjective

    (سبک نگارش یا سخن و غیره) سنگین و خسته کننده، مغلق و ملالت بار، سخت و کسل کننده

    a ponderous lecture.

    یک سخنرانی ثقیل و ملال‌آور.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ponderous

    1. adjective heavy, cumbersome
      Synonyms:
      weighty bulky massive substantial burdensome cumbersome unwieldy awkward clumsy troublesome onerous oppressive laborious lumbering unhandy cumbrous huge elephantine graceless lifeless dull hefty
      Antonyms:
      light airy buoyant delicate unburdensome
    1. adjective dreary, tedious
      Synonyms:
      dull dry heavy lifeless monotonous tedious arid barren wooden vapid stiff stilted pedestrian humdrum stodgy cardboard labored plodding long-winded verbose pedantic prolix stuffy
      Antonyms:
      fun light

    سوال‌های رایج ponderous

    معنی ponderous به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی ponderous در زبان فارسی به «سنگین»، «کُند»، یا «دست‌وپاگیر» ترجمه می‌شود.

    این واژه معمولاً برای توصیف چیزی به کار می‌رود که هم از نظر وزن و هم از نظر حرکت یا بیان، سنگین و غیرمنعطف است. اما معنای آن صرفاً فیزیکی نیست؛ در متون ادبی، فلسفی یا حتی روزمره، ponderous می‌تواند به نوشته‌ای، گفتاری یا رفتاری اشاره کند که از سادگی و روانی فاصله گرفته و حالتی کند، رسمی یا بیش از حد پیچیده دارد.

    از نظر ریشه‌شناسی، واژه‌ی ponderous از فعل لاتینی ponderare به معنای «وزن کردن» یا «اندیشیدن با سنگینی» گرفته شده است. همین ریشه باعث شده که این کلمه علاوه بر معنای «سنگین»، بار معنایی تأمل و درنگ نیز در خود داشته باشد. در زبان انگلیسی، وقتی گفته می‌شود a ponderous speech، منظور نطقی است که طولانی، رسمی و تا حدی خسته‌کننده است، نه صرفاً سنگین از نظر محتوا.

    در کاربرد فیزیکی، ponderous برای توصیف اشیاء یا موجوداتی استفاده می‌شود که به‌دلیل وزن زیاد، حرکتی کند یا دشوار دارند. مثلاً می‌توان گفت: The elephant moved in a ponderous way — «فیل با حرکتی سنگین و کند پیش رفت». در این معنا، کلمه نوعی شکوه و قدرت همراه با کندی را تداعی می‌کند؛ حرکتی پرقدرت اما فاقد چابکی.

    در نوشتار و گفتار، ponderous گاه برای نقد سبک‌های بیش از حد رسمی یا پیچیده به کار می‌رود. متنی که در آن جملات طولانی، واژگان دشوار و ساختارهای سنگین به‌کار رفته‌اند، ممکن است برای خواننده خسته‌کننده شود. از همین‌رو، نویسندگان حرفه‌ای معمولاً تلاش می‌کنند نوشته‌های خود را از حالت ponderous دور نگه دارند تا زبانشان شفاف، طبیعی و مؤثر بماند.

    در سطح استعاری، ponderous می‌تواند ویژگی شخص یا تفکری باشد که بیش از اندازه محتاط یا کند در تصمیم‌گیری است. مثلاً درباره‌ی مدیری که در تصمیم‌گیری زمان زیادی صرف می‌کند، ممکن است گفته شود: His ponderous approach slowed the entire process — «رویکرد سنگین و کند او کل روند را کند کرد». در این معنا، واژه بار منفی‌تری پیدا می‌کند و نشانه‌ی کم‌تحرکی ذهنی یا فقدان انعطاف است.

    با این حال، ponderous همیشه جنبه‌ی منفی ندارد. در برخی متون توصیفی یا شاعرانه، این واژه می‌تواند نشانه‌ی وقار، صلابت و حضور قدرتمند باشد. برای مثال، توصیف حرکات آرام اما باشکوه یک سیاره، یا صدای بم و عمیق یک ساز بزرگ، با واژه‌ی ponderous حس سنگینی و عظمت را هم‌زمان منتقل می‌کند.

    ponderous واژه‌ای است که مرز میان «سنگینی زیبا» و «سنگینی ملال‌آور» را نشان می‌دهد. گاهی همین کندی و وزن، نشانه‌ی عمق و تأمل است، و گاه مانعی در برابر پویایی و سادگی.

    ارجاع به لغت ponderous

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ponderous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ponderous

    لغات نزدیک ponderous

    • - ponderosa (pine)
    • - ponderosity
    • - ponderous
    • - ponderousness
    • - pondicherry
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.